چگونه 30 روزه برترین مدیر شویم؟ - مجله فان پی سی

برای خاتمه دادن به این نگرانی ها ما یک برنامه ریزی 30 روزه را انجام داده ایم که شما را به برترین و محبوب ترین رییسی که می تواند وجود داشته باشد تبدیل خواهد نمود. هر روز یک نکته رهبری نو دارد که بر اساس تحقیقات جامع یا نظارت کارشناسان تجویز می گردد. ادامه مطلب را خوانده و آسوده خاطر باشد که مدیران تازه کار باتجربه امروز نیز در گذشته مدیرانی تازه کار مثل شما بوده اند که در همین مسیر کنونی شما قدم گذاشته اند.

روز اول: نقش رهبری را نپذیرید مگر این که میزانی تجربیات مدیریت یا مشاوره کسب نموده باشید

رییس شدن ممکن است مانند یک راه طبیعی برای پیشرفته در شغل تان به نظر بیاید، اما اگر علاقه ای به مدیریت و رهبری یک تیم و شرکت هر روزه در جلسات متعدد ندارید شاید بهتر است نظرتان را تغییر دهید. اگر هنوز مطمئن نیستید نیز اشکالی ندارد. به گفته بهارات جایارامان که در بخش منابع انسانی کمپانی های فیسبوک و آمازون سابقه کار دارد: هیچ وقت کسی را به مدیریت دیگران نگمارید مگر این که ابتدا او را به مربی یک کارمند نو در تیمتان مشخص ننموده باشید. به باور جایارامان، گزینه دیگر ساماندهی گروهی از افراد است که به نوعی علاقه خود به مدیر شدن را نشان داده و آن ها را به سوی طی کردن آموزش های رسمی بیشتر سوق دهید. جایارامان در ادامه می گوید: وقتی که افراد این آموزش ها را تجربه نمایند پس از آن با خود خواهند گفت: این آن چیزی نبود که فکر می کردم به عنوان مدیر انجام می دهم؛ مطمئن نیستم که این کار من باشد. این یک نتیجه فوق العاده است.

روز دوم: یابد بگیرید چه ویژگی ها و رفتار هایی باعث پیروزیت رهبران در سازمان شما شده اند

برترین راه برای یک رییس نو برای بدست آوردن احترام تیم کاری و شرکت یادگیری روش هایی است که باعث ارتقای درجه و احترام رهبران شده است و سپس آغاز به تقلید آن ویژگی ها و رفتار ها نماید. تحقیقی که در سال 2008 به وسیله کامرون اندرسون در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی صورت گرفت به این نتیجه دست یافت که ویژگی های شخصیتی کارکنان تاثیرشان در سازمان محل کار را تحت تاثیر قرار می دهد حتی فراتر از فاکتور هایی مانند عملکرد کاری. می توانید فرآیند بدست آوردن احترام در محل کار خود را با نشان دادن این موضوع که ارزش های مورد نظر شما ارزش های باارزش کی تیم هستند تسریع بخشید.

روز سوم: برنامه های خود برای آینده تیم تان را با کارکنان خود در میان بگذارید

سوزان بیتس، مدیر عامل کمپانی Bates Communications می گوید که مدل موثر رهبری او شامل فراوری تصویری الهام بخش و مربوط به کل مجموعه کاری از چیزی که می تواند باشد، شناسایی ترند های در حال شکل گیری و به کارگیری همه آن ها در یک استراتژی است. رهبرانی که از خود دیدگاه باز و آینده نگرانه ای ارائه می دهند توانایی تماشا فاصله های دور و دور اندیشی را دارند. شاید مهم ترین نکته این باشد که آن ها می توانند باعث شوند کارکنانشان حس نمایند که آن ها بخشی از چیزی بزرگ تر از خودشان هستند.

روز چهارم: یک برنامه نسبتاً منسجم برای چند ماه آینده خود داشته باشید

به عنوان یک مدیر، بدون شک مجبور خواهید شد با مسائل غیرمنتظره ای که ناگهان بروز می نمایند روبرو شوید، اما همزمان باید برنامه ای منسجم برای رسیدن به اهداف در ماه های آینده داشته باشید. یکی از مهم ترین ویژگی های مدیرعامل های پیروز در حوزه مدیریت زمان این است که آن ها برنامه محور هستند. شما باید بدانید که برنامه شخصی تان برای ماه های آینده چیست و اوقات شخصی تان را چگونه خواهید گذراند و بدین ترتیب می توانید به هر اتفاق غیرمنتظره ای که ممکن است رخ دهد واکنش مناسب نشان دهید.

روز پنجم: 10 درصد از ساعات کاری خود را به یادگیری چیز های تازه اختصاص دهید

بله درست است که سرتان شلوغ است، اما ممکن است 24 ساعت شبانه روز مشغول کار باشید و در خاتمه کاری نیز به انجام نرسیده باشد. اما نکته بسیار مهم این است که وقت کافی در زندگی خود برای ماجراجویی های ذهنی کنار گذاشته باشید. بث کامستاک، معاون مدیرعامل سابق کمپانی جنرال الکتریک از این زمان به عنوان عاملی مهم برای کشف چیز های تازه یاد نموده و می گوید: به نحوه مدیریت وقت خودتان فکر کنید. آیا می توانید 10 درصد از وقتتان را در هفته به کتاب خواندن، رفتن به سایت ها، صحبت کردن با دیگران، رفتن به مراسمات و یا سوال کردن از کارکنان اختصاص دهید؟.

روز ششم: از کوشش برای اثبات این که باهوش هستید خودداری نموده و سعی کنید وظایف را به دیگران محول کنید

بززگ ترین چالشی که یک مدیر با آن روبرو می گردد این است که نباید سعی نمایند خود را بسیار باهوش و توانمند نشان دهند حتی اگر این ویژگی ها چیز هایی باشند که باعث بدست آوردن مقام مدیریت برای آنان شده است. رییس بودن یعنی این که بگذارید دیگران بدرخشند. رهبران باید بتوانند عقب نشسته، کار ها را محول نموده و به دیگران اجازه اشتباه کردن بدهند و بدون اینکه خودشان مشکل را حل نماینده نقش مربی و مشاور را داشته باشند.

روز هفتم: با ایجاد یک شکاف باریک گفتن-انجام دادن برای گروه خود الگو باشید

شکاف گفتن-انجام دادن فضایی است که بین حرف ها و اعمال شما وجود دارد و شکاف باریک (یا عدم وجود فاصله) بین آن چه که می گویید و آنچه که انجام می دهید نماد اصلی مدیریت موثر است. هدف ایجاد یک الگوی خوب برای کسانی است که با آن ها کار می کنید. حتی اگر همکاران یا زیردستان شما پای قول ها و وعده هایشان باقی نمی مانند شما باید از این قاعده تخطی نکنید.

روز هشتم: به کارمندان خود هشدار دهید که ممکن است خرابکاری کنید و آن ها را تشویق کنید که شما را از بازی خارج نمایند

شما به عنوان یک مدیر انسان بی نقصی نیستید و بعید است بتوانید رهبر بی نقصی باشید و این موضوع هیچ اشکالی ندارد. فقط باید طوری رفتار نکنید که بی نقص هستید. به گفته لکسی ریس، مدیر اجرایی سابق گوگل، برترین چیزی که یک رییس می تواند انجام دهد این است که به کارمندان خود در خصوص رهبری که دوست داشته باشد بگوید، اما در ادامه بگوید اما من هم انسان هستم و شاید در این امر پیروز نباشم. مهم تر این که رییس باید زیردستان خود را تشویق کند که هنگام تماشا نقص یا ضعفی در مدیر این موضوع را به اطلاع او برسانند.

روز نهم: وقتی که چیزی نمی دانید، به آن اعتراف کنید

به همان ایده ناقص بودن بازگردید. مطالعات نشان می دهد مدیرانی که همه چیز را نمی دانند پیروز تر هستند، البته تا زمانی که بتوانند کارکنان خود را با کسی که جواب را می داند مرتبط سازند.

روز دهم: کارمندان خود را تشویق کنید که مسائل را خود به تنهایی حل نمایند

شما نباید مسائل کارمندانتان را حل کنید. آن ها باید خود مسائلشان را حل نمایند البته با هدایت شما. بدین ترتیب باید بار پیدا کردن راه چاره برای مسائل کارمندان را از روی دوش خود بردارید. باید به کارمندان برای مطرح کردن مسائلشان وقت و فرصت بدهید، اما به تنهایی مشکل را حل نکنید و او را با خود در پیدا کردن راه چاره همراه سازید.

روز یازدهم:، اما اگر تصمیم اشتباه گرفتند از آن ها پشتیبانی کنید

مطمئناً وقتی که کارمندتان را تنها گذاشتید که خودش مسائلش را حل نماید بدون شک اشتباهی مرتکب خواهد شد. از آن ها عصبانی نشوید و حمایتتان را از آن ها دریغ نکنید. باید به آن ها بیاموزید به خود اطمینان داشته باشند.

روز دوازدهم: مثبت نگر باشید تا بتوانید الهام بخش تیم تان برای انجام برترین کار ها باشید

انسان های شاد معمولاً رییس های بهتری خواهند بود. بر اساس تحقیقات دانشگاه فلوریدا، مثبت اندیشی یکی از ویژگی های کلیدی مدیریت موثر و کارآمد است و 11 درصد تفاوت در تاثیرگذاری مدیریت و رهبری ها مربوط به مثبت اندیشی است.

روز سیزدهم: روش مدیریتی صداقت مفرط را در پیش بگیرید

صداقت مفرط (Radical candor) یک مدل رهبری است که شامل مراقبت شخصی و به چالش کشیدن مستقیم است، اما این روش در فضای کاری امروز به ندرت اعمال می گردد. فروتن و یاری نماینده باشید و شخصاً و به سرعت به زیردستانتان هدایت بدهید، در جمع آن ها را تشویق کنید، در تنهایی از آن ها انتقاد کنید و چیزی را شخصی نکنید. بگویید که شما نیز بر سر موضوعاتی مشابه در گذشته مورد انتقاد قرار گرفته اید.

روز چهاردهم: کسل نماینده باشید یا قابل پیش بینی، ثابت قدم و قابل اعتماد

استیو جابز یک استثنا در این قانون بود: رهبرانی که فراری و غیرقابل پیش بینی هستند با تیم شان رابطه خوبی ندارند. خسته نماینده بودند، یعنی قابل اعتماد بودن بهتر است. از لحاظ عاطفی بایید ثبات داشته باشید، توافق پذیر و باوجدان باشید. مدیران برونگرا، اجتماعی و سختکوش پیروز تر هستند.

روز پانزدهم: وقتی که بازخورد ارائه می دهید، واکنش شخصی خود را به یک رفتار خاص نشان دهید نه یک ارزیابی جهانی را

در بیشتر محیط های کاری امروزی، فرآیند بازخورد نادیده گرفته می گردد. از آنجایی که مدیران سعی می نمایند هنگام دادن بازخورد عینیت گرا باشند یک ارزیابی کلی از عملکرد کارمندان خود ارائه می دهند. بجای آن باید واکنش های شخصی خود را به یک رفتار خاص نشان دهند. باید واکنش ها و سخنانتان واقعی باشد. قضاوت نکنید، به آن ها نمره ندهید و سعی نکنید آن ها را اصلاح کنید.

روز شانزدهم: به جای ستودن تیم تان به خاطر بی نقص بودن، آن ها را تشویق کنید که عملکرد بهتری داشته باشند

کمتر مدیر پیروزی می گوید که بیش از حد از کارمندان خود تعریف می نماید و به جای آن روی عملکرد بهتری که می توانند داشته باشند تمرکز دارد. مثلاً بگویید که در آن بخش می توانند دفعه بعد عملکرد بهتری اشته باشند. از این رو نگویید فوق العاده کار کردید و همه چیز بی نقص است، زیرا آن ها را به کار و کوشش نو وا نمی دارد.

روز هفدهم: از تیم و همکاران نزدیکتان بخواهید که به شما پیش خورد بدهند

علاوه بر ارائه بازخورد در خصوص عملکرد کارکنان تان، باید در خصوص خودتان نیز بازخورد بخواهید یعنی از آن ها بخواهید به شما بگویند که چه کاری باید بکنید که در آینده اوضاع بهتر گردد. از آن ها در خصوص هدفی که دارید نظر بخواهید و نظر آن ها را قضاوت نکنید.

روز هجدهم: پاسخ ندادن به این سوال را برای آن ها غیر ممکن سازید

به کارکنان و همکاران خود نزدیک شده اید و از آن ها بازخورد یا پیش خورد خواسته اید و آن ها تنها به شما خیره شده اند. هر چه باشد، از نظر آن ها انتقاد از رییس می تواند ترسناک باشد. اگر زیردستانتان در جواب سوال شما گفتند که همه چیز بی نقص و عالی است قبل از اینکه چیزی بگویید زیر لب تا 6 بشمارید. هدف از این کار این است که به او وقت دهید چیزی که در ذهنش است را به زبان بیاورد. کسی نمی تواند این میزان سکوت را تحمل نموده و چیزی خواهد گفت.

روز نوزدهم: از کارمندان خود بپرسید که آیا فکر می نمایند در انجام وظیفه کاری شان به مهارت کامل رسیده اند

شاید اغوا نماینده باشد که از پیروز تیم تان بگویید و از چیز هایی که بد پیش رفته اند بگذرید. این کار می تواند خطرناک باشد. از کارمندان خود یک سوال ساده بپرسید: آیا فکر می کنی در نقش حاضرت به مهارت رسیده ای؟ معمولاً پاسخ منفی است و خواهند گفت که قبلاً این سوال از آن ها نشده است. بدین ترتیب مدیران باید فضایی برای صحبت در مرود شکست ها و نقاط ضعف ایجاد نمایند.

روز بیستم: یک الگوی رهبری پیدا نموده و برای تبدیل شدن به مدیری بهتر نت برداری کنید

به عنوان یک مدیر در هر رتبه ای، نکته مهم این است که خود را بالاتر از دیگران ندانید و در دام قدرت و پول نیفتید. باید به یکی دیگر یاری کنید که رهبری بزرگ گردد و او نیز در مسیری مشابه به شما یاری خواهد نمود. این شخص می تواند یک همکار باشد یا یک دوست یا مشاور.

روز بیست و یکم: فروتنی خود را با گوش دادن به ایده های دیگران نشان دهید

بله شما رییس هستید. اما یک رهبر کارآمد پذیرای نظرات دیگران است به خصوص زمانی که می خواهد تصمیم بزرگی بگیرد. گوش دادن یک ابزار مهم برای تمرین همدردی است و همدردی و درک دیگران نیز مسیری فوق العاده برای رسیدن به قدرت و تاثیرگذاری است. کارمندانی که رهبرانی با همدردی بالا دارند عموماً عملکرد بهتری داشته، خلاقت تر بوده و از کارشان راضی تر هستند.

روز بیست و دوم: وقتی که اشتباه کردید به آن اعتراف نموده و بگویید که باید دیدگاه خود را تصحیح کنید

بعضی چیز ها را درست و بعضی چیز های دیگر را اشتباه متوجه خواهید شد. باید همواره مشتاق یاد گرفتن باشید. دیدگاه هایتان را تغییر دهید، پذیرا باشید و گوش دادن را یاد بگیرید. واکنش شما به نظرات مخالفت و کنار آمدن با نظرات نادرست بسیار مهم است.

روز بیست و سوم: برای این که نمی توانید ریسک های خلاقانه بکنید بهانه تراشی نکنید

بسیاری از مدیران سعی می نمایند شرایط موجود را حفظ نمایند، هیج وقتی کوشش نمی نمایند اوضاع را بهتر نموده و چیز نوی را امتحان نمایند. نگویید به شما اجازه نمی دهند، بودجه کافی ندارید، زمان کافی نیست، این کار دیگری است. بیشتر اوقات این صحبت ها درست و واقعیت هستند، اما باید از خود بپرسید که آیا این ها واقعاً چیز هایی هستند که مانع من شده اند؟

روز بیست و چهارم: به کارمندان خود اجازه دهید و حتی تشویقشان کنید که شکست بخورند

مدیریت نسل هزاره به این وابسته است که بگذارید اشتباه نمایند. به آن ها شانس دوباره دهید و سپس تشویقشان کنید. آن ها را مسئول پروژه های بزرگ و مبهم کنید، از آن ها بخواهید با یک تکنولوژی نو چیزی بسازند و به آن ها مدیریت بخشی را واگذار کنید. در این گونه موارد شکست خوردن بی اشکال است.

روز بیست و پنجم: اهداف طولانی مدت مشخص کنید

وقت زیادی را به فکر کردن در خصوص شکست اختصاص دهید و در ادامه برای پیروزیت در آینده برنامه ریزی کنید. در خصوص علل شکست در هفته گذشته صحبت کنید و چیز هایی که از آن یاد گرفته اید. صحبت کردن در خصوص شکست ها را عادی کنید و بدین ترتیب برای پیروزیت در آینده طولانی مدت برنامه ریزی کنید.

روز بیست وششم: با زیردستانتان که دچار اشتباه می شوند با حوصله و صبر رفتار کنید

وقتی که سرخورده شدید یا یکی از کارمندانتان باعث شکستتان شد کسی را مقصر ندانید. وقتی در جای خودشان بی حرکت و بی تغییر ماندند آن ها را مقصر بدانید و سیخونک بزنید نه زمانی که رشد می نمایند و خلاقیت منجر به شکست به خرج می دهند.

روز بیست و هفتم: استراتژی ها برای خودداری از استخدام و ترفیع دیگران تنها به این علت که شما را به یاد خودتان می اندازند یاد بگیرید

همه ما قربانی پیشداوری های بدون ناآگاهانه هستیم، اما اگر رهبر و مسئول تصمیمات کارکنان خود باشید بسیار مهم خواهد بود که برای این پیشداوری ها آماده باشید. وقتی می خواهید در کار جلوتر بیفتید از یکی از افراد ارشدتر از خودتان مشاوره بخواهید به خصوص از کسانی که عادات و علایق مشترکی با شما دارند. مسئله ای نیست که کسی شبیه خودتان را استخدام کنید، اما بهتر است آن افکار را با دقت مورد ارزیابی قرار دهید.

روز بیست و هشتم: مستقیماً از دیگران تشکر کنید

رهبری در خصوص استراتژی و اجرای صادقانه و خالصانه است و هیچ چیز بهتر از تشکر و قدردانی نتیجه خوبی در پی ندارد. برای کارمندان و زیردستانتان پیغام های تشکر و قدردانی دست نوشت بفرستید.

روز بیست و نهم: اگر یکی از کارمندان با برنامه های شما برای شش ماه آینده تناسب ندارد عذر او را بخواهید

این یک استراتژی است که 6 ماه آینده را پیش بینی می نماید. آیا اعضای تیم شما توانایی، مهارت، دانش و تجربه کافی برای رسیدن به اهدافی که در 6 ماه آینده باید محقق شوند را دارند. اگر این طور نیست باید کسانی را استخدام کنید که چنین قابلیت هایی داشته باشند حتی اگر به قیمت جایگزینی بعضی از اعضای تیم حاضرتان تمام گردد.

روز سی ام: همواره برترین کار برای سازمان را انجام داده و نگران این نباشید که کارمندانتان شما را دوست دارند یا خیر

در مدیریت مورد احترام قرار داشتن بسیار مهم تر از دوست داشته شدن است. باید برای رسیدن به اهداف سازمانی کوشش کنید و اگر عادلانه قضاوت کنید و کسی را بر دیگری ترجیح ندهید، اگر منطق خود را آشکارا و واضح بیان کنید دیگران به شما احترام خواهند گذاشت. مورد احترام بودن به عنوان یک مدیر بسیار بهتر از دوست داشته شدن است.

منبع: businessinsider

پ