اگر طالبان در افغانستان قدرت گیرد به ایران کاری ندارد، تصور اشتباهی است - مجله فان پی سی

علی رستمی در گفت وگو با خبرنگاران اظهار کرد: مسایلی که در افغانستان می گذرد یک جنبه داخلی و یک جنبه بین المللی دارد که هر دو هم حامیانی دارد. در دوره ترامپ سیاست آمریکا نسبت به افغانستان تغییر کرد. حمایت آمریکا از افغانستان برای این بود که هزینه هایش را کم کند، از طرفی با توجه به سیاست آمریکا در قبال چین از طالبان حمایت کرد و در کنار آن گفت وگوی دولت و طالبان را مطرح کردند و این مساله را پیش بردند تا توازنی بین آنها هم ایجاد نمایند. وقتی بایدن روی کار آمد و سیاست ترامپ کنار گذاشته شد، طالبان به این نتیجه رسید که سیاست تازه آمریکا تامین نماینده اهدافشان نیست و آغاز به پیش روی در افغانستان کردند.

وی ادامه داد: آمریکا دنبال این است که فشارها را به وسیله حمایت از مسلمانان ایغور در چین افزایش دهد و ایجاد دولت اسلامی در افغانستان می تواند تا حد زیادی به اجرای این سیاست یاری کند. با این تفاوت که در دوره ترامپ دنبال این بودند که حکومت مستقل اسلامی ایجاد گردد اما در دوره بایدن در پی این هستند که حکومتی متشکل از دولت فعلی با ساز و کاری که وجود دارد و طالبان تشکیل گردد. آمریکایی ها در اظهارنظرهایی که تا کنون داشته اند اعلام کردند که به لحاظ مالی و اجتماعی از افغانستان حمایت می نمایند اما به لحاظ نظامی بعید است که بخواهند وارد کار شوند و تا الان که چنین چیزی مطرح نشده است. اگر این شرایط ادامه یابد خواسته یا ناخواسته سیاست و رویکرد آمریکا به یاری طالبان می آید و طالبان هم که خود را اجرا نماینده خواست و نظر آمریکا می بیند به سمت ایران، تاجیکستان، قرقیزستان، روسیه و چین پیشروی می نماید.

این کارشناس مسایل منطقه و افغانستان درباره تاثیر تحولات افغانستان بر ایران توضیح داد: ترامپ وقتی در ایران همه چیز را تحریم کرد، به طالبان فرصت داد تا در افغانستان پیش روی کند و از این رو آنها هم به سمت مرزهای ایران حرکت کردند و شاهد هستیم که خبرهای خیلی خوبی از این منطقه ها به گوش نمی رسد. شاید طالبان دیگر طالبان سابق نباشد و حکومت مدنظر آنها هم اسلامی باشد و از این جهت با ایران همسویی هایی باشد اما باید بدانیم که حکومت مدنظر طالبان اسلامی است اما نه شیعه و همین مساله کافی است که آنها را در مقابل ایران قرار دهد نه در کنار ایران. از این رو یک دشمن در برابر ایران در بخش شرقی ایجاد می گردد.

وی اضافه نمود: در ایران نسبت به مساله افغانستان و طالبان دو رویکرد و دیدگاه است؛ گروهی که همکاری و پذیرش طالبان را می پذیرند و گروهی که مخالف این نزدیکی هستند. با این حال با توجه به تغییر دولت در ایران باید منتظر بود و دید که چه رویکردی به طور کلی در پیش گرفته خواهد شد. در عین حال فشار آمریکا به طالبان برای مشارکت در قدرت به نوعی فشار به ایران، روسیه، کشورهای شمال ایران در حوزه آسیای میانه و قفقاز است و به نظر این جریان به شدت در حال پیشروی است.

این کارشناس مسایل افغانستان گفت: اینکه چرا ایران به سمت طالبان و مذاکره به این گروه در چهار سال گذشته به ویژه آن هم به طور رسمی حرکت کرد به این علت بود که ایران متوجه تغییر سیاست آمریکا درباره افغانستان و حمایت او از طالبان شد و تصور کرد اگر ما هم در نگاهمان به آنها تتازهنظر کنیم و طرح دوستی بریزیم، احتمال این که به وسیله طالبان به ما ضرر برسد، کم می گردد اما همان طور که بارها گفتم، همواره و همواره یک گروه ایدئولوژیک هر چقدر هم که ژست سیاست مندی و مدنیت بگیرد در ذات خود رادیکال است و این تصور اشتباه و غلط بوده و هست که فکر کنیم اگر طالبان در افغانستان قدرت را به دست بگیرد با ایران کاری نخواهد داشت. آنها نه تنها برای ایران که برای تاجیکستان، قرقیزستان، روسیه و چین هم برنامه دارند به ویژه اگر در این راستا حمایت آمریکا را به همراه داشته باشند.

رستمی در ادامه درباره رویکرد دولت حاکم بر افغانستان نسبت به این تحولات اظهار کرد: در این شرایط شاهد هستیم که اشرف غنی و عبدالله عبدالله به آمریکا رفتند و کوشش دارند تا با تهییج افکار عمومی در داخل افغانستان و تحریک نیروهای مردمی جلوی پیروزی های سریع طالبان را در بخش های مختلف بگیرند و اجازه ندهند آنها به قدرت برسند. به نظر دولت حاکم در پی آن است تا حکومت آینده ترکیبی از حکومت فعلی و طالبان باشد.

این کارشناس مسایل منطقه و افغانستان با اشاره به رویکرد پاکستان به این تحولات توضیح داد: اصل قضیه این است که خود پاکستانی ها هم دنبال این هستند که حکومت طالبان سر کار بیاید. طالبان محصول پشتیبانی اولیه پاکستان و نیروهای نظامی و امنیتی آنهاست که در ارتباط با مساله هند، موضوع افغانستان را عقبه خود می دانند تا اگر با هند درگیر شوند، نتیجه منطقی این باشد که هند و افغانستان با هم علیه پاکستان متحد نشوند، اما اگر طالبان سر کار نباشد، ممکن است از این منظر پاکستان در خطر بیافتد. بنا بر این، پاکستان در این فرایند موافق با سیاست آمریکا و روی کار آمدن طالبان است.

وی در پاسخ به این که ترکیبی از طالبان و حکومت فعلی که آمریکا به گفته شما دنبال می نماید با توجه به جغرافیای قومیتی و سیاسی در افغانستان و سابقه تاریخی مردم این کشور از کشت و کشتار طالبان امکان پذیر است؟ گفت: جامعه مدنی در داخل افغانستان رشد نموده است و در عین حال سیاست های طالبان قبلی تا حدودی تغییر نموده است اما این تصور برای مردم افغانستان جدی و پررنگ است که اگر طالبان روی کار بیاید همان مسائل گذشته و رفتارهای رادیکال پیش می آید، از این رو در همه جا نیروهای دفاع ملی شکل گرفته است و مردم خودشان در کنار نیروهای نظامی دولت ایستاده اند. قدرت ملی در مقابل سیاست خارجی ها که می خواهند طالبان را، سر کار بیاورد به وجود آمده است و احتمال اینکه نیروهای مردمی گسترده شوند، وجود دارد.

رستمی درباره نگاه روسیه به این تحولات توضیح داد: روسیه از مسلمانان چچن ترس دارد و اینکه فرایندها در افغانستان به جنبش آنها یاری کند حتما مسکو را نگران می نماید به علاوه که تهدید فعال شدن این رویکرد در افغانستان محاسبات در کل منطقه را به هم خواهد زد و روس ها کشاکش و درگیری در منطقه را نمی پذیرند.