کتاب های جین آستین؛ عاشقانه های کلاسیک دوست داشتنی برای همه دوران ها - مجله فان پی سی

جین آستین در 16 دسامبر سال 1775 در استیونتون در همپشایر انگلیس به دنیا آمد. او هفتمین فرزند خانواده بود و 5 برادر و یک خواهر داشت. والدین جین آستین از اعضای محترم جامعه بودند. پدرش به عنوان کشیش به جامعه روستایی خدمت می کرد و فرزندان این خانواده در محیطی رشد کردند که بر یادگیری و تفکر خلاق تأکید می شد. وقتی جین آستین جوان بود، او و خواهران و برادرانش علاقمند بودند که از کتابخانه عظیم پدرشان مطالعه نمایند. آستین در طول زندگی خود از لحاظ عاطفی به خانواده اش وابسته بود. از بین اعضای خانواده اش رابطه نزدیکی با خواهر عظیمترش، کاساندرا داشت. از زندگی جین آستین اطلاعات زیادی در دسترس نیست و بیشتر اطلاعاتی که وجود دارد به خاطر رمانی است که برادرزاده اش سال ها بعد نوشت و در شهرت جین آستین بی تأثیر نبود؛ همچنین بخش عظیمی از شناخت جین آستین را مدیون نامه هایی هستیم که به خواهرش کاساندرا می نوشت.

جین و کاساندرا در دوران نوجوانی به مدرسه شبانه روزی رفتند. جین در این دوران سوزن دوزی، پایکوبی، فرانسه و طراحی آموزش دید. همه این آموزش ها برای ازدواج دختران جوان، مهارت کلیدی ومهمی به حساب می آمد. این جو اجتماعی و هویت زنانه بود که جین در بسیاری از کارهای داستانی خود چنان ماهرانه به طنز و تمسخر کشیده است. او هرگز خودش ازدواج نکرد و معتقد بود ازدواجی که بر پایه عشق و احساس نباشد، ارزشی ندارد.

در همان سال های مدرسه، آستین و خواهرش به بیماری تیفوس مبتلا شدند و آستین تقریبا از مرگ نجات پیدا کرد. پس از مدت کوتاهی به دلیل محدودیت های اقتصادی از تحصیل بازماندند و به خانه برگشتند و از آن موقع به بعد با خانواده زندگی کردند.

آستین که مجذوب دنیای داستان نویسی شده بود، از همان نوجوانی شروع به نوشتن می نماید. در دهه 1790 شروع به نوشتن کرد و با استفاده از چارچوب طنز و شخصیت پردازی خارق العاده به نوشتن پرداخت و در تمام کتاب هایش حال و هوایی عاشقانه را به رشته تحریر درآورد.

آستین بیشتر جوانی خود را صرف یاری به اداره خانه خانواده، نواختن پیانو، حضور در کلیسا و معاشرت با همسایگان کرد. اغلب اوقات رمانی را از قفسه کتاب ها انتخاب می کرد و با صدای بلند برای خانواده اش می خواند که در این بین گاهگاهی رمانی بود که خودش نوشته بود. او به نوشتن ادامه داد و سبک خود را در کارهای جاه طلبانه تری گسترش داد.

• زندگی نامه و کتاب های عزیز نسین؛ نویسنده طنز مشهور ترک

در سال 1801، آستین به همراه پدر، مادر و کاساندرا به شهر باث رفت. چهار سال بعد، پدرش پس از یک بیماری کوتاه درگذشت. بعد از فوت پدر، خانواده آستین در تنگنای اقتصادی قرار گرفتند. این سه زن از مکانی به مکان دیگر نقل مکان کردند و تنها در سال 1809 بود که آن ها توانستند که در خانه برادرشان مستقر شوند.

آستین در سن 30 سالگی انتشار کتاب های خود را به صورت ناشناس آثار خود را شروع کرد. در دوره زمانی 1811-1611 ، او به طور ناشناس کتاب عقل و احساس و غرور و تعصب را چاپ کرد. در همین سال های 1814 به بعد بود که دو کتاب منسفیلد پارک و اما به چاپ رسید. رمان ابی نورثنگر و ترغیب پس از مرگ جین آستین به چاپ رسیدند؛ همچنین دو کتاب سوزان و واتسن ها ناتمام ماند و به همین صورت ناتمام به چاپ رسید.

جین آستین در سال 1816 و در سن 41 سالگی، به بیماری ناشناخته ای مبتلا شد. با وجود بیماری دست از نوشتن نکشید. در برهه ای اوضاع آستین به حدی وخیم شد که نوشتن را متوقف کرد. چند سال آخر زندگی خود را برای درمان در وینچستر سپری کرد. بعد از تحمل یک دوره بیماری، جین آستین در 18 ژوئیه 1817 در وینچستر همپشایر درگذشت.

کتاب های جین آستین

آستین در حال حاضر یکی از عظیمترین نویسندگان تاریخ انگلیس، چه از سمت منتقدان ادبی و چه از سوی عموم مردم، شناخته می گردد. در سال 2002، مردم انگلیس جین آستین را در لیست 100 نفر از مشهورترین بریتانیایی ها در تمام اعصار انتخاب کردند. آستین از یک نویسنده بی نام و نشان به یک نویسنده بین المللی تبدیل شد. این تغییر از دهه 1920 شروع شد، زمانی که منتقدان شروع به شناسایی آثار او به عنوان شاهکار ادبی کردند و محبوبیت عمومی او افزایش پیدا کرد. از بین کتاب های او غرور و تعصب با توجه زیادی روبرو شد و در سال 2005 فیلمی با کارگردانی جو رایت با اقتباس از این کتاب ساخته شد. همچنین عکس جین آستین روی اسکناس 10 پوندی جدید بریتانیا چاپ شد و این موضوع تاثیر بالای این نویسنده را نشان می دهد.

با اینکه جین آستین در میانه سال های جنگی زندگی می کرد، ولی در رمان هایش اثری از جنگ نیست. بیشتر درون مایه کتاب های جین آستین بر اساس روابط انسانی است. او به درستی جامعه را می شناسد و به سادگی احساسات را توصیف می نماید. رمان های او غالبا حول دنیای زنانه می چرخد و آرزوها و خیالات و نقشه های زنان را بیان می نماید. در ایران کتاب های جین آستین توسط نشر نی، انتشارات ثالث و چند نشر دیگر به چاپ رسیده است. در ادامه مطلب چند کتاب از جین آستین را به طور خلاصه آنالیز می کنیم.

عقل و احساس

اولین رمان مهم جین آستین، عقل و احساس (Sens And Sensibility) بود. این کتاب در ایران به اسم حس و احساس، شور و شوریدگی هم ترجمه شده است. شخصیت های اصلی این رمان، دو خواهر هستند. اولین پیش نویس رمان عقل و احساس در سال 1795 نوشته شد و اسم اولیه آن الینور و ماریان بود. در سال 1797 جین آستین رمان را بازنویسی کرد و عنوانش را عقل و احساس گذاشت. پس از سال ها ویرایش، خاتمه در سال 1811 منتشر شد.

همان طور که از عناوین اصلی و نهایی معین است، این رمان خلق و خوی دو خواهر را در مقابل هم قرار می دهد. الینور بر اساس حس یا منطق زندگی خود را اداره می نماید، در حالی که ماریان با احساس و عواطفش زندگی می نماید. در واقع کلمه الینور در این رمان نمادی از Sens و ماریان نماد کاملی از Sensibility است.

در بخشی از کتاب عقل و احساس با ترجمه رضا رضایی می خوانیم:

النور. النور. اشتباه تو همین جاست. او الان آماده پذیرش توست. درست است که بعضى ها او را تشویق به ازدواج با دختر پولدارترى مى نمایند ولى اگر تو کمى امیدوارش کنى، همه چیز درست مى گردد. خودت مى دانى که مردها را چطور مى گردد از راه به در کرد. هیچ به گذشته و حرف هاى غیرمنطقى که از یک ازدواج غیرممکن زده شده است، توجه نکن. خوشبختانه تو آن قدر عاقل هستى که بفهمى بعضى از چیزها شدنى نیست. معتقدم تنها کسى که مى تواند تو را خوشبخت کند، کلنل براندون است.

غرور و تعصب

در سال 1796، وقتی آستین بیست و یک ساله بود، اولین صفحات این کتاب را نوشت. این اثر با عنوان غرور و تعصب در سال 1813 بازنویسی و منتشر شد. غرور و تعصب محبوب ترین و شاید عظیمترین رمان جین آستین است.

غرور و تعصب که دومین کتاب جین آستین است، سرگذشت خانواده ای است که چند دختر دم بخت دارد. مادر این خانواده آرزو دارد که دخترانش با مردی از طبقه ثروتمندان ازدواج کند تا از شرایط سخت زندگی بیرون بیایند. در این کتاب داستان حول محور شخصیت الیزابت و دارسی می چرخد. این دو در یک مهمانی با هم آشنا می شوند و به هم علاقمند می شوند، اما دارسی به دلیل شکاف اجتماعی از بیان موضوع سر باز می زند. الیزابت که دختری باهوش و پر از احساسات است، در مقابل غرور و سکوت آقای دارسی، غرور تعصب خانواده اش را حفظ می نماید.

در قسمتی از رمان غرور و تعصب با ترجمه رضا رضایی می خوانیم:

دارسی در این لحظه در طرف دیگر اتاق بود و الیزابت با نگاهش او را دنبال می کرد. هر کسی که با دارسی حرف می زد مورد حسادت الیزابت قرار می گرفت. دیگر حال و حوصله ای برایش نمانده بود که حتی برای خودش قهوه بریزد. از دست خودش حالش به هم می خورد. با خودش می گفت آخر مردی که یک بار از من پاسخ منفی شنیده است، من احمق چرا باید منتظر باشم یک بار دیگر دل او را ببرم؟ آیا در میان مردان کسی پیدا می گردد که در برابر چنین سستی و ناتوانی شورشی نکند؟ یعنی دوباره بخواهد به زنی که یک بار از او خواستگاری نموده پیشنهاد ازدواج بدهد؟ محال است! برای مردها این کار یقینا توصیف عظیمی است.

پارک منسفیلد

در سال 1811 جین آستین نوشتن پارک منسفیلد را شروع کرد و این اثر در سال 1814 منتشر شد. این کتاب سخت ترین تمرین جین در تجزیه و تحلیل اخلاقی بود و دیدگاه محافظه کارانه ای درباره اخلاق، سیاست و دین ارائه می دهد.

این رمان سیری شبیه داستان سیندرلا را دارد که از خانه ای فقیر به پارک مانسفیلد آورده شده است. در واقع در این کتاب فانی همان دختر فقیری است که به خاطر دلسوزی خاله هایش به پاررک منسلفید آورده می گردد. فانی دختری احساساتی، باهوش و اخلاق مدار است که با بعضی از پسرخاله هایش عظیم شده است، اما درجه اجتماعی او در سطح پایین تری حفظ می گردد. پسرخاله ها با وجود تربیت دقیقی که دارند، درگیر گره های زناشویی و روابط خارج از ازدواج می شوند که فاجعه و مسائل زیادی را برای خانواده به وجود می آورد.

در قسمتی از رمان پارک منسفیلد با ترجمه رضا رضایی می خوانیم:

خانم نوریس نفسی تازه کرد و ادامه داد: وقتی آدم ها پایشان را از گلیمشان درازتر می نمایند و خودشان را از چیزی که هستند بالاتر نشان می دهند، من به فکر می افتم. فانی! حالا که داری بدون ما می روی مهمانی حواست را خوب جمع کن. از تو می خواهم طوری رفتار نکنی و طوری هم حرف نزنی و نظر ندهی که انگار جای یکی از دخترخاله هایت هستی… فهمیدی؟ هرجا که می روی یادت باشد پایین ترین نفر و آخرین نفری.

اما

کمی قبل از انتشار پارک مانسفیلد، جین آستین رمان جدیدی به نام اِما را شروع کرد و آن را در سال 1816 منتشر کرد. باز هم قهرمان با حس همدلی و احساسات خواننده درگیر می گردد. اما دختری باهوش و خیال پرداز است که خودش قصد ازدواج ندارد اما دوست دارد افراد دیگر را با هم آشنا کند تا ازدواج نمایند. بعد از مدتی، طی ماجراهایی به خودشناسی می رسد و به درک بهتری از شرایط دست پیدا می نماید.

در قسمتی از رمان اما با ترجمه رضا رضایی می خوانیم:

پس از بازگشت به خانه حال و هوای اما جور دیگری بود. حالا دیگر هیچ درد و رنجی احساس نمی کرد. قلبش لبریز از شادی بود و احتمالا هر چه زمان می گذشت این شادی بیشتر هم می شد.

آقای وودهاوس، اما و آقای نایتلی برای صرف چای دور میز نشستند. سال ها بود که به همین ترتیب دور هم جمع می شدند. پر چنین لحظاتی اغلب اما به چمنزار و آفتاب زیبای غروب چشم می دوخت ولی این بار همه چیز فرق داشت. تمام وجود او لبریز احساس بود. البته باید مثل همواره دختر دلسوز خانه باقی می ماند.

ترغیب

نوشتن کتاب ترغیب یا وسوسه، از سال 1815 شروع شد و پس از مرگ جین آستین در سال 1818 منتشر شد. ترغیب آخرین رمان کامل جین آستین است و شاید مستقیما بیانگر احساسات او در خصوص زندگی خودش باشد. قهرمان این رمان آن الیوت است که با احساس تنهایی زندگی می نماید. چندین سال قبل او عاشق خواستگاری شده بود اما از او جدا شد، چرا که خانواده او اصرار داشتند فرد بهتری برای ازدواج پیدا کند. اما او هنوز او را دوست دارد و وقتی او دوباره وارد زندگی او می گردد، عشق آن ها عمیق تر می گردد و به ازدواج ختم می گردد.

هر نویسنده ای مقداری از شخصیت خود را در یکی از شخصیت های کتاب نمایان می نماید و هیچ شخصیتی به اندازه آن الیوت در رمان ترغیب، به جین آستین شبیه نیست. آن الیوت در این رمان ثروتمند و مرفه است، این موضوع در تقابل زندگی فقیرانه جین آستین است و به نوعی تجسم رویاهای این نویسنده انگلیسی است.

در قسمتی از رمان ترغیب با ترجمه رضا رضایی می خوانیم:

صبح خانه ی کوچک خیلی دیرتر از خانه عظیم شروع می شد، اما صبح آن روز با همه صبح های دیگر تفاوت داشت. ماری و آن هنوز صبحانه را شروع ننموده بودند که ریچارد وارد شد و گفت که راهی هستند و تنها برای بردن سگ ها به خانه کوچک آمده است و گفت خواهران هم با آنان آمده اند، تا از چارلز کوچولو عیادت نمایند.